کاغذهای الکترونیکی یا صفحه های نمایش الکترونیکی (EPDها)، در صفحه هایشان از فناوری کاملا متفاوتی استفاده می کنند. یک EPD از پیکسل های دو حالتی ساخته شده است که بدون نیاز به یک منبع انرژی، یک تصویر ثابت را نگه می دارد. بر خلاف صفحه LCD که حدود 30 بار در ثانیه تازه سازی می شود، این صفحه های نمایش نیازی به تازه سازی ندارند. این باعث می شود یکEPD در مقایسه با صفحه های سنتی از نظر مصرف انرژی بسیار به صرفه تر باشد. تنها زمانی که انرژی مصرف می شود وقتی است که تصویر نمایش داده شده عوض می شود.
اگر کیندل و کتاب خوان های دیگر را نادیده بگیریم (چرا که نه انعطاف پذیر هستند و نه کم هزینه)، محصولات مشابه زیادی پیدا نمی شود که در آن ها هم فناوری با این حرارت به کار گرفته شده باشد. علی رغم این مساله، کاغذ الکترونیکی فناوری است که در فعالیت تحقیق و توسعه هم چنان در حال پیگیری است و با کمک این کاغذهای الکترونیک کاربردهای عملی زیادی نشان داده شده است.
پس آینده چیست؟
در این جا، وبسایت پرینت ویک (PrintWeek) نگاهی به فرآیند توسعه یک حوزه مشخص در این بخش انداخته است. هدف از این کار ارزیابی این مساله بوده است که آیا این فرآیند با رشد همراه است یا تنها یک جرقه بوده است.
پروفسور دیوید فروهلیچ، از مرکز جهانی تحقیقات دیجیتال دانشگاه سوری کسی است که مدتی در این حوزه تحقیق کرده است، او به تازگی بابت آن چه که از آن، «کاغذ نسل بعد – یک کاغذ قابل بازنویسی مجدد که با خواننده و هم چنین منابع داده ها تعامل می کند» یاد می کند، برنده جایزه بودجه تحقیقاتی شده است. او معقتد است برنامه هایی که در آن ها این نوع فناوری به موفقیت می رسد آن هایی هستند که از طریق آن ها، اتصال می تواند به ارزش چیزی اضافه کند: «مساله جایگزین کردن صفحه با کاغذ نیست، مساله تلاش برای متصل کردن این دو است.»
او هم چنین بر این نکته تاکید می کند که هنگامی که صحبت از محتوا می شود، EPD در مقایسه با یک صفحه نمایش صرف، به آن ها امکان تطبیق پذیری بیش تری می دهد: «در بعضی موارد مساله محتوای نمایشی نیست، بلکه محتوای دیجیتال است. ما با کاغذ به کارهای صوتی واقعا خوبی دست یافتیم، چرا که زمانی که چشمان شما هم چنان به دنبال کلمات و تصاویر چاپ شده می گردد و گوش های شما برای شنیدن هرچیزی ازاد است. بنابراین من فکر می کنم اصوات می توانند بخش بزرگی از این پروژه باشند.»
بخشی از مشکل عدم به کارگیری چنین تجهیزاتی ناشی از این حقیقت است که این فناوری همچنان به دنبال یک بازار می گردد. حفره ای که چنین دستگاه هایی می توانند پر کنند (چیزی که تنها یک تصویر ساده نبوده و متن یا تصاویری قابل ویرایش باشد)، هنوز به طور کامل مورد نیاز واقع نشده است. مساله دیگر هزینه است. جوهر قدیمی که بر روی کاغذ به کار می رود هم چنان در بسیاری از موارد با هزینه ای کم تر، کار خوبی ارائه می دهد. اگر می خواهید به سراغ محتوای دیجیتال بروید، سرمایه گذاری بر روی یک صفحه نمایش به فضای بسیار بیش تری برای خلاقیت و تطبیق پذیری نیاز دارد.
کاربردهای بالقوه
بخشی که به عنوان یکی از حوزه های بالقوه برای رشد این فناوری در نظر گرفته شده، روزنامه های کوچک است. اگر می توانستید روزنامه های هر روز خود را بر روی ورقه های قابل استفاده مجددی که نازک، سبک و تاشدنی بودند بخوانید، شاید بتوان گفت با محصولی طرف بودیم که قابلیت موفقیت تجاری را داشت. اما فروهلیچ معقتد است این سه ویژگی کلیدی (نازکی، سبکی، تاشدنی بودن) دقیقا همان چالش های پیش رو هستند. او می گوید: «آن چه امکان پذیرتر است این است که کتاب ها ساختاری داشته باشند که در آن، بتوان نسخه های الکترونیک را مخفی کرد.»
«یا برای مثال در بسته بندی که به جای کاغذ از مقوا استفاده می کند و شما می توانید نسخه ای الکترونیکی را آن جا مخفی کنید. ما با جعبه های تزئینی سخنگو که با هدف بررسی بسته بندی مبتنی بر صدای افزوده صورت گرفته بود، این مساله را اثبات کردیم. این وسیله یک چهارپایه همراه با یک اینفوگرافیک به صورت مونتاژ شده بود. اما از طریق جعبه دستورات آموزشی شفاهی درباره نحوه کنارهم قرار دادن آن به شما داده می شد، و شما می توانستید به این مساله فکر کنید که این کار را با زبان های مختلف می توانید انجام دهید.»
خرده فروشی یکی از چند حوزه ای است (و به طور بالقوه پرمنفعت ترین آن ها) که درآن چنین فناوری، البته به صورت ساده تر و غیرتعاملی، استفاده شده و به موفقیت دست یافته است.
برای مثال در سال 2011، شهر سنت ایوس دو کارزار موفقیت آمیز شلف لیبل کاغذ الکترونیکی برای باکاردی، مشتری طولانی مدت گروه SP تکمیل کرد، این کار همراه با موشن دیسپلی (Motion Display)، تولید کننده سوئدی کاغذ الکترونیکی انجام گرفت. این سیستم از پوشش های شفاف به صورت رنگی چاپ شده بر روی یک صفحه واحد EPD استفاده می کند و یک شلف لیبل جذاب خلق می کرد. لیبلی مخصوص برند تجاری باکاردی اریستوف Bacardi’s Eristoff و بریزر Breezer بود و می شد آن را به صورت از راه دور بروزرسانی کرد.
در این زمان، مارک گلاور، مدیر حساب های ملی (ایرلند شمالی) باکاردی براون – فرمن برندز (Bacardi Brown-Forman Brands) در این باره می گوید: «ما از نتایج کار خرسندیم. تا 79% رشد در فروش اریستوف در مقایسه با آمار پیش از دوره داشته ایم. در حالی که باکاردی بریزر در دو ماه گذشته موفق شده سهم خود در این دسته را افزایش دهد.»
به همین ترتیب، دیسپلی دیتا (Displaydata) یک شرکت واقع در برکنل است که با شلف لیبل هوشمند خود که به صورت از راه دور بروزرسانی می شوند موفق شده تعدادی از مشتری های اروپا و اسکاندیناوی را اطراف خود جمع کند، لیبل های او هم گرافیکی هستند و هم متن. این لیبل ها در دو رنگ (به علاوه سفید) به نمایش درمی آیند و از باتری هایی استفاده می کنند که تا پنج سال عمر می کنند و پنج بار در روز می توان اطلاعاتشان را تغییر داد.
در سال 2015، سازمان حمل و نقل لندن با استفاده از فناوری ویژنکت (Visionect)، شرکت اسلوونیایی و ای اینک (E-Ink) که در آمریکا واقع شده است، به صورت آزمایشی در چهار ایستگاه از برنامه های زمانی اتوبوس ها به صورت کاغذ الکترونیکی استفاده کرد. این صفحه های نمایش انرژی خود را از صفحه های خورشیدی می گرفتند و درباره زمان و مسیر حرکت اتوبوس ها، در لحظه اطلاعات لازم را ارائه می دادند.
به این ترتیب، هم چنان که پروژه های جذاب زیادی وجود دارد، هنوز استفاده پایدار یا علاقه آن چنانی در بلند مدت نسبت به این فناوری نشان داده نشده است. اما این مساله شاید در حال تغییر باشد.
در تعامل بودن
در پروژه فروهلیچ Frohlich ، در تعامل بودن یک نکته کلیدی است و تیم او، دفترچه های راهنمای سفر را هم برای کسب تجربه و هم آزمایش و نقطه صعود انتخاب کرده اند، آن ها در عین حال این مساله را در نظر دارند که محصولی بسازند که هم کتاب باشد هم یک مرورگر اینترنت. فروهلیچ در این باره می گوید: «راهنماهای سفر بسیار محبوب هستند و شرکت ها همچنان از برشورهای سفر (راهنماهای گلاسه و خوش ظاهر) استفاده می کنند. ولی مردم از جستجو در وب هم استفاده می کنند، آن ها در وب هم به رزرو کردن می پردازند، و زمانی که سفر می کنند علاوه بر راهنماهای فیزیکی از برنامه های گوشی هم استفاده می کنند. شعاع فناوری پروژه ما که می خواهد دو حجم گسترده از اطلاعات را به شکل نزدیک تری به هم وصل کند، به شما اجازه می دهد که از یک بخش به بخش دیگر حرکت کنید، این فناوری هم چنین می تواند منجر به دستیابی به انواع تازه ای تجربیاتی شود که از طریق محتوا به شما می رسد.
«برای مثال، تصور کنید که یک صفحه وب را با تمام لینک های مهم برجسته شده آن چاپ کنید، سپس با یک انگشت بر روی یک لینک ضربه می زنید و با این حرکت به آن صفحه وب می روید.»
مسلما هزینه یک مساله است. فروهلیچ رباره جعبه تزئینی سخنگو اعلام می کند که هزینه هر مورد حدود 3 پوند بود. این هزینه احتمالا برای موفقیت تجاری یک محصول بسته بندی خیلی زیاد است (اگرچه او خاطرنشان می کند که این هزینه با حجم تولید کاهش می یابد). با این حال، او اضافه می کند: «اما اگر شما به چیزی مثل کتاب ها یا کتاب های تصویری با ارزش و تجملاتی فکر کنید که بر روی میز پیشدستی قرار می گیرند، همان کتاب هایی که مردم همین الان هم پول زیادی بابت آن ها می دهند، هزینه های نسبی شاید آن قدر زیاد نباشد که نتوان چنین کاری را انجام داد.»
هزینه محیطی
درباره تاثیر محیطی هم باید به پرسش هایی پاسخ داده شود. فروهلیچ معتقد است ماهیت امکان بازنویسی دوباره محصولاتی که او می خواهد تولید کند برابر است با کاهش کاغذهایی که در طول عمر یک محصول باید تولید شود. مارتین ایوستیس، از بخش حمایت از کاغذ و چاپ شرکت تو سایدز (Two Sides) معتقد است میزان سازگاری با محیط زیست این دستگاه ها سوال مناسبی برای مطرح کردن نیست. او می گوید: «در بحث کاغذ یا دیجیتال، در مورد محیط نباید بحثی صورت گیرد. فوت پرینت کربن در هر دو دیده می شود و هر دو مورد باید با در نظر گرفتن محیط زیست مورد استفاده قرار گیرند.»
«با این حال، این مساله خسته کننده بارها مطرح شده است که دستگاه ها و خدمات دیجیتال را اغلب اوقات برای محیط زیست بهتر می دانند و با شعار "نجات درختان" تبلیغ می کنند. این اعلامیه ها توسط مردمی مطرح می شود که معتقدند ارتباطات الکترونیکی به نوعی آسیبی به محیط نمی زند. این مساله کاملا دور از واقعیت است و تو سایدز همیشه با این نوع شستشوهای مغزی مقابله می کند»
گزارش تازه ای از آژانس مدیریت محیط و انرژی فرانسه با عنوان «صورت پنهان دیجیتال» منتشر شده است. این گزارش به محاسبه آمار قابل توجه تاثیر فناوری دیجیتال بر روی محیط می پردازد. برای مثال، تولید کننده یک کامپیوتر به 240 کیلوگرم سوخت فسیلی، 22 کیلوگرم شیمیایی و 1.5 تن آب نیاز دارد. هم چنین این انتظار می رود که در سال 2017، 8.4 میلیارد دستگاه در سراسر جهان به فروش رود. اگر این آمار حقیقت داشته باشد، در سال 2016 این رقم تا 31% بوده است. بنابراین در مورد کاغذهای الکترونیکی هم هزینه های محیطی زیادی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
از نظر میزان کندی بخش رساندن محصولات به بازار، فروهلیچ این مساله را خاطرنشان می کند که انتقال یک محصول از آزمایشگاه به حیات موجود در بازار در هر صورت یک فرآیند کند خواهد بود: «برای مثال، فناوری جوهر الکترونیکی در سال 1996 اخترع شد، اما نسل اول کیندل آمازون در سال 2007 عرضه شد.»
«فناوری کاغذ با امکان نگارش مجدد که در آزمایشگاه ما طراحی شده است در اصل کاملا تازه است. ما نسل اول فناوری خود را در پایان 2014 مطرح کردیم.» به این ترتیب، در حالی که از نظر پیشرفت توسعه هایی صورت گرفته است، بعید به نظر می رسد این فرآیند ها در آینده نزدیک تاثیر عمده ای بر روی بازار چاپ داشته باشند. فروهلیچ با ناراحتی بر این مساله تاکید می کند که پروژه خودش تازه شروع شده و ساخت محصولات موفقیت آمیز زمان می برد: «پروژه ما در بهترین حالت به دنبال جذب برنامه ها و فناوری خوب است، چرا که ما هنوز به بسیاری از پاسخ ها دست نیافته ایم.» اما توسعه فناوری های هوشمندتر، کوچک تر و بدون تردید کم هزینه تر به طور غیرقابل اجتنابی این فرآیند را جلو می برد.